آهنگ آلمانی
صرف افعال
اصلاحات روزمره
فلش کارت
FA
DE
abstottern
intransitiv
صرفش کن
۱. (پول چیزی را خرده خرده/ به اقساط) دادن، پرداختن
[*] [hat]
تماس با ما
درباره ما
ارتقا عضویت
حریم خصوصی