آهنگ آلمانی
صرف افعال
اصلاحات روزمره
فلش کارت
FA
DE
abknicken
transitiv
صرفش کن
۱. [ خم کردن و] کندن؛ شکستن
tr. (Ast usw.)
۲. پیچ خوردن
itr., ist
تماس با ما
درباره ما
ارتقا عضویت
حریم خصوصی