آهنگ آلمانی
صرف افعال
اصلاحات روزمره
فلش کارت
FA
DE
abknallen
transitiv
صرفش کن
۱. زدن (و منهدم کردن)؛ (بی هدف و بی ملاحظه شلیک کردن و) کشتن
[*][hat]; Person, Flugzeug usw.
تماس با ما
درباره ما
ارتقا عضویت
حریم خصوصی